حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان از وجود تنش در روابط دولت وی با دولت جدید آمریکا سخن گفته است.
کانال تلویزیونی الجزیره به نقل از آقای کرزی می گوید وی با آقای اوباما از هنگامی که در ماه گذشته به کاخ سفید نقل مکان کرد، صحبت نکرده است.
حامد کرزی می گوید از هنگام ریاست جمهوری آقای اوباما با وی صحبت نکرده است
حامد کرزی می گوید از هنگام ریاست جمهوری آقای اوباما با وی صحبت نکرده است
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان از وجود تنش در روابط دولت وی با دولت جدید آمریکا سخن گفته است.
کانال تلویزیونی الجزیره به نقل از آقای کرزی می گوید وی با آقای اوباما از هنگامی که در ماه گذشته به کاخ سفید نقل مکان کرد، صحبت نکرده است.
اظهارات حامد کرزی در پی انتشار گزارش ها در باره نارضایی برخی از اعضای دولت جدید آمریکا از اوست.
در حالی که آمریکا استراتژی خود در منطقه را مورد تجدید نظر قرار می دهد، ریچارد هولبروک، نماینده باراک اوباما برای افغانستان و پاکستان، برای مذاکره با مقامات افغانستان به این کشور رفته است.
یان پنل، گزارشگر بی بی سی در کابل می گوید حامد کرزی به طور فزاینده ای در انتقاد از تاکتیک های نظامی آمریکا پر سر و صداتر شده است و به طور ضمنی به این موضوع اشاره می کند که چنانچه درخواست هایش برآورده نشود ممکن است به روسیه گرایش پیدا کند.
در اوایل ماه ژانویه گذشته دبیر کل پیمان ناتو مقاله ای درباره فقدان رهبری در افغانستان نوشته و گناه را نه به گردن طالبان بلکه به گردن فقدان حکومت در این کشور انداخته بود.
اعضای برجسته تیم باراک اوباما نیز در جریان مبارزات انتخاباتی و نیز در کنگره آمریکا کارآمد بودن و صداقت دولت حامد کرزی را مورد سئوال قرار داده بودند.
حامدکرزی رئیس جمهور افغانستان که به تازگی از کنفرانس امنیت جهانی و آینده افغانستان در مونیخ باز گشته است، رابطه تنش آلود خود با غرب را به کشتی دوستانه تشبیه کرد و گفت در این رقابت پیروز خواهد شد.
حامدکرزی رئیس جمهور افغانستان که به تازگی از کنفرانس امنیت جهانی و آینده افغانستان در مونیخ باز گشته است، رابطه تنش آلود خود با غرب را به کشتی دوستانه تشبیه کرد و گفت در این رقابت پیروز خواهد شد.
آقای کرزی با اشاره به تنش های اخیر که بین دولت افغانستان و متحدان غربی اش ایجاد شده گفت علت این تنش تاکید افغانستان بر جلوگیری از تلفات غیر نظامیان در عملیات نظامی ناتو و ائتلاف به رهبری آمریکا است.
اما او فورا لحنش را ملایم تر کرد و گفت رابطه کنونی افغانستان و متحدان غربی این کشور مانند یک کشتی گیری دوستانه است که در آن زد و خورد واقعی صورت نمی گیرد و گفت امیدوار است سرانجام در این رقابت افغانستان پیروز شود و متحدان غربی اش را به توقف تلفات غیر نظامیان قانع کند.
مساله دیگری که این روزها به بحث داغ محافع سیاسی افغانستان بدل شده است، تاخیر انتخابات و مشروعیت نظام پس از اول ماه جوزا/ خرداد است.
براساس قانون اساسی افغانستان دوران ریاست جمهوری آقای کرزی در اول ماه جوزای سال آینده خورشیدی به پایان می رسد و انتخابات باید دوماه قبل از این تاریخ برگزار می شد.
اکنون کمیسیون انتخابات افغانستان اعلام کرده است که انتخابات با چهار ماه تاخیر برگزار خواهد شد.
حالا سوال اساسی این است که مشروعیت نظام بعد از اول جوزا چگونه خواهد شد.؟ آقای کرزی در پاسخ به این سوال گفت در این مورد با کسانی که می توانند قانون اساسی را تعبیر کنند، مشورت می کند.
اما آقای کرزی توضیح نداد که چه کسانی می توانند قانونی اساسی را تعبیر کنند، تنها نهاد قانونی که صلاحیت تفسیر و تعبیر قانون اساسی را دارد، شورای قانون اساسی است اما این شورا تاکنون تشکیل نشده است.
روز گذشته نظر منتشر شد که نشان می داد خوشبینی افغان ها نسبت به آینده کاهش یافته است.
آقای کرزی با اشاره به این نظر سنجی گفت با آمار و نتیجه آن موافق نیست اما می پذیرد که مردم از فقر، بی کاری و فساد اداری شکایت دارند.
نتایج نظر سنجی که به سفارش بی بی سی، شبکه رادیو و تلویزیون دولتی آلمان و شبکه خبری ای بی سی آمریکا در مورد دیدگاه مردم افغانستان نسبت به شرایط این کشور انجام شده بود و روز گذشته منتشر شد نشان می دهد که مردم افغانستان مخالف بازگشت به دوران طالبان هستند، اما در مورد آینده کشور خود نیز دچار نگرانی و دلسردی شده اند.
در این کنفرانس خبری یان پیتر بالکننده نخست وزیر هلند که به افغانستان سفر کرده است نیز حضور داشت و به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.
این سومین سفر بالکننده به افغانستان است.
آقای بالکننده گفت در صورت نیاز و تقاضای ناتو نیروهای هلند در افغانستان را افزایش خواهد داد.
در حال حاضر هلند حدود 1500 سرباز در افغانستان دارد که در ولایت نسبتا نا آرام ارزگان مستقرند.
پیتر بالکنده همچنین از برگزاری انتخابات در افغانستان حمایت کرد و گفت کشورش کمک خواهد کرد تا این اتخابات به نحو احسن برگزار شود.
از هر کسی که اطلاعاتی در این باره در اختیار دارد خواسته شده اطلاعات خود را در اختیار پلیس قرار دهد
مایکروسافت برای کسی که بتواند سازنده ویروس Downadup/Conficker را پیدا کند 250 هزار دلار جایزه تعیین کرد.
این ویروس که با جستجو در اینترنت به دنبال کامپیوترهای آسیب پذیر خود را گسترش می دهد اولین بار در ماه اکتبر سال 2008 مشاهده شد و از آن زمان میلیون ها کامپیوتر در سراسر جهان را آلوده کرده است.
مایکروسافت به این دلیل برای یافتن مسئول ایجاد ویروس Conficker جایزه نقدی تعیین کرده است که تولید آن را اقدامی جنایی می داند.
جورج استاتاکوپولوس از گروه Trustworthy Computing شرکت مایکروسافت در این باره گفت: "کسانی که چنین برنامه هایی را می نویسند باید [در محاکم قضایی] مسئول کارشنان شناخته شوند."
او به بی بی سی گفت شرکت او حاضر نیست "کنار بنشیند و بگذارد چنین اقداماتی بدون توجه دیگران انجام شود."
"پیام ما بسیار واضح است: هر کس که این ویروس را نوشته مشکلات زیادی را برای مشتریان ما ایجاد کرد و ما می خواهیم این پیام را بفرستیم که هر کاری را که بتوانیم برای دستگیر کردن این فرد انجام می دهیم."
شبکه آربور (Arbor) شمار کامپیوترهایی را که به این ویروس مبتلا شده اند 12 میلیون واحد اعلام کرده است.
برنامه Conficker که در واقع یک کرم (worm) محسوب می شود شبکه ها یا کامپیوترهایی را هدف می گیرد که از امکانات بروز شده سیستم عامل وینوز در مقابله با تهدیدهای امنیتی استفاده نمی کنند.
این برنامه کامپیوترها را از طریق اتصال اینترنت یا با مخفی شدن بر روی کارت های حافظه USB که از آن برای انتقال فایل استفاده می شود، آلوده می کند؛ وقتی این برنامه خود را در یک کامپیوتر نصب کرد با نفوذ به قلب سیستم عامل لایه های دفاعی نرم افزاری ایجاد می کند که از بین بردن این ویروس را دشوار می سازد.
از آنجا که این برنامه راه خود را در مسیر حرکت از یک شبکه به شبکه دیگر با حدس زدن کلمات کاربری و عبارات رمز پیدا می کند کارشناسان مسائل امنیت اینترنت توصیه کرده اند که کاربران اینترنت با بکاربردن اعداد، علائم نقطه گذاری و حروف بزرگ (Capital) کلمات رمز مورد استفاده خود را پیچیده تر کنند و از احتمال کشف شدن آن بکاهند.
نرم افزارهایی مانند این ویروس بگونه ای طراحی شده اند که سازنده آن می تواند آنها را برای ربودن اطلاعات فعال کند و کنترل کامپیوترهای آلوده شده را در اختیار هکر قرار دهد تا به این وسیله مجموعه ای گسترده از کامپیوترهایی که برای اهدافی همچون خرابکاری یا کلاهبرداری استفاده می شوند (botnet) ایجاد شود.
هرچند ویروس Downadup به میزان گسترده ای در جهان پراکنده شده اما هنوز از سوی سازندگان برای ربودن اطلاعات یا انجام حملات دیگر فعال نشده اند.
با این حال مدیران شبکه های متعددی با این مشکل مواجه بوده اند که کاربران، پس از آنکه این ویروس موفق به حدس زدن نام کاربری و کلمه عبور آنها می شد، قادر به ورود به شبکه نبودند.
این "کرم" از طریق کارت های حافظه USB هم منتقل می شود
هرچند مایکروسافت می گوید از اهداف سازنده این "کرم" اطلاعی ندارد اما می خواهد مطمئن شود که کسی قادر به وارد کردن صدمات گسترده نیست.
کارشناسان می گویند کاربران سیستم عامل ویندوز برای در امان ماندن از آسیب احتمالی ناشی از فعالیت این ویروس فایل MS08-067 شرکت مایکروسافت را که با نام KB958644 نیز شناخته می شود از شرکت مایکروسافت دانلود کرده و بر روی کامپیوتر خود نصب کنند.
مایکروسافت در راه مبارزه با تولید کنندگان نرم افزارهای اینچنینی با شرکتهای فعال در عرصه امنیت در اینترنت، شرکتهایی که دامنه های اینترنتی واگذار می کنند، اساتید دانشگاه، شرکت هایی که بطور عام در عرصه صنایع مرتبط با اینترنت فعالیت می کنند (همچون AOL) و همچنین وزارت دادگستری و وزارت امنیت داخلی آمریکا مشارکت می کند.
این اولین باری نیست که مایکروسافت دست به چنین اقدامی می زند؛ در سال 2003 این شرکت جایزه ای پنج میلیون دلاری برای کمک به موسسات مجری قانون تعیین کرد تا تولید کنندگان ویروس و "کرم" رابه دام انداخته و به سزای اعمالشان برسانند.
این شرکت در سال 2005 مبلغی معادل 250 هزار دلار به دو نفر که به شناسایی تولید کننده ویروس سسر (Sasser) کمک کرده بودند جایزه داد.
حتی اگر موارد متعددی از حیات در فضا وجود داشته باشد، احتمالا بازهم ما سال ها به شنیدن ادامه خواهیم داد
به گفته دانشمندی در ایندبورگ حیات و تمدن های هوشمند در سیارات دیگر وجود دارند و احتمالا شمار آنها به هزاران می رسد.
کشف بیش از 330 سیاره در خارج از منظومه شمسی که در سال های اخیر رخ دا، به تعیین موارد احتمالی وجود حیات در فضا کمک کرده است.
بر اساس تخمین صورت گرفته در پژوهشی تازه در کهکشان ما حداقل 361 و حداکثر 38 هزار مورد تمدن های هوشمند وجود دارند.
این پژوهش در نشریه بین المللی آستروبیولوژی (Astrobiology - اخترزیست شناسی) منتشر شده است.
با این حال حتی با در نظر گرفتن رقم حداکثر احتمال ایجاد ارتباط میان این جهان های بیگانه کم است.
هرچند تخمین های کلی درباره احتمال وجود زندگی هوشمندانه در جهان امری نادر محسوب نمی شود اما ارائه آمار و ارقام در این باره با حدس و گمان توام بوده است و اخیرا حدس هایی از احتمال وجود یک تا رقمی نزدیک به یک میلیون مورد زندگی هوشمند مطرح شده است.
دانکن فورگان، مجری طرح پژوهشی در دانشگاه ادینبورگ می گوید: "[محاسبه موارد احتمالی وجود حیات هوشمن در فضا] روندی است که در آن [موارد] ناآگاهی خودمان را می شماریم."
آقای فورگان پژوهش خود را از طریق شبیه سازی انجام داد؛ او کهکشانی شبیه به کهکشان ما را شبیه سازی کرد و منتظر ماند تا بر اساس مدل فرضی، و با اتکا به وجود سیاره های فراخورشیدی (exoplanets) منظومه هایی جدید تشکیل شود.
سپس شرایطی فرضی را بر مدل ایجاد شده تحمیل کرد؛ او ابتدا مشکل بودن ایجاد حیات و امکان تکامل حیات موجود را در نظر گرفت و به عدد 361 جامعه هوشمند در کهکشان رسید.
در مدل دوم اینطور فرض شد که حیات به راحتی ایجاد می شود اما برای رسیدن به هوش با مشکل مواجه است، که بر اساس این سیسیتم او وجود 31513 گونه دیگر حیات را تخمین زد.
در سناریوی آخر او شرایطی را در نظر گرفت که بر اساس آن امکان انتقال حیات از یک سیاره به سیاره دیگر در اثر برخورد شهاب-سنگ ها وجود دارد که فرضیه ای پرطرفدار در توجیه چگونگی ایجاد حیات بر روی کره زمین محسوب می شود.
بر اساس این سناریو هم شمار جوامع هوشمند ایجاد شده 37964 مورد برآورد شد.
با این وجود در این تخمین ها هنوز عواملی بر اساس حدس وجود دارند.
بعنوان مثال زمان میان تشکیل یک سیاره تا اولین جرقه های حیات، یا از زمان پدیدار شدن اولین نشانه های حیات تا ایجاد تمدن های هوشمند که از عوامل تعیین کننده اساسی در صحت این مدل هستند مشخص نیست.
آقای فورگان می گوید برای این عوامل باید زمین را بعنوان شاخص متوسط فرض کرد: "مهم است که درک کنیم تصویری که ساخته ایم هنوز ناقص است."
"حتی اگر حیات خارج از کره زمین وجود داشته باشد ممکن است لزوما نتوانیم با آن تماس بگیریم و به هیچ وجه ندانیم که به چه شکلی می تواند باشد."
"حیات در دیگر سیارات مکن است به اندازه کره زمین متنوع باشد و ما نمی توانیم پیش بینی کنیم که حیات بر روی دیگر سیارات چه شکلی دارد یا چگونه رفتار می کند."
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران از آمریکا خواسته است تا به عنوان اولین گام در جهت شعار "تغییر" ، دیپلماتهای ایرانی در عراق را آزاد کند.
آقای متکی با حضور در کنسولگری ایران در اربیل خواستار آزادی سریع این دیپلماتها شد و گفت: " دولتمردان آمریکایی به عنوان نخستین حرکت در جهت عملی شدن شعار تغییر دولت جدید آمریکا، دیپلماتهای ایرانی را آزاد کنند."
هوشیار زیباری، وزیر خارجه عراق نیز اعلام کرد که دولت این کشور تمام تلاش خود را برای آزادی این افراد انجام خواهد داد.
پنج ایرانی حدود یک سال پیش توسط نیروهای آمریکایی در شمال عراق بازداشت شدند.
این بازداشت شدگان که جمهوری اسلامی آنها را دیپلمات معرفی کرده و ایالات متحده آنها را مرتبط با سپاه پاسداران می داند، روز یازدهم ژانویه سال گذشته توسط سربازان آمریکایی در شهر اربیل، واقع در کردستان عراق، دستگیر شدند.
موضوع بازداشت پنج مامور ایرانی که آمریکا آنها را به ارتباط با حملات شورشیان عراق متهم می کند، در ماه های گذشته جدال لفظی دو کشور را به دنبال داشته است. مقام های ایرانی مکررا این اتهام را رد کرده و اقدام نظامیان ایالات متحده را "نقض قوانین بین المللی" خوانده اند.
پیشتر مقامات آمریکایی به نمایندگان کمیته بین المللی صلیب سرخ اجازه داده بودند با این افراد ملاقات کنند. تاکنون اتهامی رسمی علیه بازداشت شدگان مطرح نشده است.
در ماه فوریه امسال جلال شرفی، دبیر دوم سفارت ایران نیز در بغداد نیز توسط مردان ناشناس ربوده ولی در اوایل ماه آوریل آزاد شد.
جمهوری اسلامی نیروهای آمریکایی را به دست داشتن در این عملیات متهم کرد اما این اتهام از سوی آمریکاییان رد شد.
آیت الله روح الله موسوی خمینی (1368-1281 ) از مراجع شیعیان ایران بود که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران و بر اساس نخستین قانون اساسی جمهوری اسلامی به نام بنیانگذار این حکومت شناخته می شود.
آیت الله خمینی دکتر محمد مصدق را مرتد خواند و به دوره مشارکت نسبی جناح های موسوم به ملی و مذهبی در حکومت پس از انقلاب پایان داد. با افزایش مخالفت گروه های مختلف مردم با محمدرضا شاه پهلوی و حکومت سلطنتی در سال 1357 به تدریج در ایران به عنوان رهبر انقلاب و از زمان بازگشت از تبعید 17 ساله در خارج از کشور در 12 بهمن 1357به طور رسمی به عنوان رهبر انقلاب در سطح بین المللی شناخته شد.
پیش از این و به طور عمده از دهه پنجاه، مقلدین و پیروان آیت الله خمینی از او به عنوان امام خمینی نام بردند که با اوج گیری انقلاب به لقب مرسوم او تبدیل شد.
آیت الله خمینی در دهه 50 خورشیدی و در زمان تبعید در شهر نجف در عراق طی چند سخنرانی اندیشه حکومت اسلامی و حکومت ولایت فقیه را مطرح کرد.
این سخنرانی ها پس از مدتی در کتابی به نام "حکومت اسلامی" منتشر شد. این کتاب بنا بر نظر رسمی در جمهوری اسلامی و بنا بر نظر برخی از ناظران، زیربنای فکری آنچه بعدا انقلاب اسلامی نامیده شد و اساس نظری جمهوری اسلامی دانسته می شود.
کتاب وهمچنین سخنرانی های او در دهه پنجاه به طور مخفیانه از عراق به ایران می رسید و توسط شبکه ای از روحانیون پیرو او به صورت اعلامیه های پنهانی و نوارهای صوتی در سطح کشور پخش می شد.
از سال 1356 و در پی مجموعه ای از اعتراضات که توسط روحانیون هوادار او در قالب برگزاری مراسم چهلم در مساجد در شهر های بزرگ ایران برگزار می شد به تدریج آیت الله خمینی به مهم ترین چهره مخالف حکومت شاه در ایران مبدل شد.
آیت الله خمینی در میان هوادارانش بسیار محبوب بود و صاحب نظران به صراحت از نوعی کاریزمای معنوی سخن می گفتند که به او موقعیتی ویژه داده بود؛ چنانکه میشل فوکو فیلسوف منتقد فرانسوی او را به عنوان رهبر "انقلاب به نام خدا" توصیف کرد.
روحیه زاهدانه او که نتیجه سال ها تدریس عرفان و اخلاق و پرهیز مرسوم در میان روحانیون فرهیخته سنتی بود به اعتبار او در میان طرفداران انقلاب می افزود.
پذیرش پایان جنگ از سوی آیت الله خمینی از سوی او با تعبیر "نوشیدن جام زهر" یاد شد.
رفتار سیاسی او با قاطعیت و صراحت شناخته و توصیف می شد. برخی ناظران رسیدن او به موقعیت رهبری انقلاب را نتیجه موقع شناسی و سرعت عمل سیاسی او در شرایط بحرانی می دانند که برای او چهره یک رهبری قدرتمند را فراهم کرده بود؛ هرچند گروهی هم خشونت و بی اعتنایی عاطفی او را مورد انتقاد قرار می دادند.
پس از پیروزی انقلاب آیت الله خمینی در 24 بهمن 1357 دستور تشکیل دادگاه ها انقلاب را صادر کرد که با حکم آن گروهی از مقامات وابسته به حکومت پهلوی به سرعت اعدام شدند.
در فروردین ماه 1358 به هنگام برگزاری رفراندوم عمومی برای تعیین نوع حکومت در ایران آیت الله خمینی دو گزینه عمده مطرح دیگر یعنی جمهوری دموکراتیک و جمهوری دموکراتیک اسلامی را رد کرد و تنها جمهوری اسلامی را به شکل پاسخ آری یا نه به رای عمومی نهاد.
آیت الله خمینی با تکیه بر نفوذی که در میان مقلدان و پیروان خود و به ویژه نوجوانان و جوانان ایرانی داشت، در فاصله سال های 1358 تا 1360 ازحذف بیشتر مخالفان جمهوری اسلامی که بخشی از آنان از مخالفان حکومت شاه بودند در فرایند منازعات سیاسی در ایران حمایت کرد.
آیت الله خمینی در همین دوران چنانکه آیت الله صادق خلخالی گفت از اقدامات دادگاه های انقلاب در صدور احکام سنگین و از جمله اعدام گروه هایی از مخالفان که محارب با خدا و مفسد فی الارض نامیده می شدند، پشتیبانی کرد.
اوهمچنین با حمایت از گروگان گیری دیپلمات های آمریکایی شاغل در سفارت آمریکا توسط دانشجویان موسوم به پیروان خط امام در سال 1359 از اقدام آمریکا در قطع روابط دیپلماتیک با ایران استقبال کرد.
در آن زمان او دکتر محمد مصدق را مرتد خواند و به دوره مشارکت نسبی جناح های موسوم به ملی و مذهبی در حکومت پس از انقلاب پایان داد.
این مواضع آیت الله خمینی به استعفای مهندس مهدی بازرگان انجامید که نخستین نخست وزیر پس از انقلاب بود و وظیفه انتقال حکومت به جمهوری اسلامی در قالب دولت موقت را بر عهده داشت.
در فاصله سال های 1360 تا 1368 آیت الله خمینی به طور رسمی فرماندهی نیروهای ایرانی در جنگ با عراق را بر عهده گرفت و اندیشه صدور انقلاب و تصرف بیت المقدس و نابودی اسراییل را در شمار اهداف رسمی جنگ قرار داد اما با ناکام ماندن نفوذ نیروهای ایرانی به خاک عراق و پذیرش قطعنامه آتش بس مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد (قطعنامه 598 ) توقف جنگ را پذیرفت.
پذیرش پایان جنگ از سوی آیت الله خمینی از سوی او با تعبیر "نوشیدن جام زهر" یاد شد.
به گمان برخی از ناظران شدت گرفتن بیماری آیت الله خمینی که از سرطان معده رنج می برد در اقدام او در پذیرش آتش بس موثر بود . این بیماری در14 خرداد ماه 1368 به مرگ او منجر شد.
آیت الله خمینی از دهه 1330 به دلیل دیدگاه های فلسفی و کلامی اش که در چارچوب باورهای ملاصدرا و مشرب های عرفانی بود و تدریس فلسفه که در آن زمان از سوی روحانیون مرسوم نبود و به دلیل سازش ناپذیری اش در برابر حکومت سلطنتی در حوزه علمیه با نوعی انزوا روبه رو بود.
در اواخر دهه سی، گروهی از طلاب طرفدار آیت الله خمینی از او در برابر آیت الله بروجردی که مرجع مورد پذبرش بیشتر شیعیان بود حمایت می کردند و با مرگ آیت الله بروجردی در سال1339 از مرجعیت او حمایت کردند، اما پذیرش مرجعیت آیت الله خمینی عملا پس از مرگ آیت الله حکیم در سال 1344 ممکن شد.
مخالفت آیت الله خمینی با انتخابات ایالتی و ولایتی که نوعی انتخابات محلی محسوب می شد و دادن حق رای به زنان از سوی شاه در سال 1342 به شورش گروهی از طرفداران او و درگیری آنها با نیروهای پلیس انجامید که بعدا از سوی نیروهای مذهبی قیام 15 خرداد نام گرفت و از سوی طرفداران آیت الله خمینی به عنوان سرآغاز جنبش او توصیف شد.
آیت الله خمینی در سال 1343 در پی مخالفت با لایحه دولت وقت که برخی مصونیت های قضایی در اختیار آمریکایی ها قرار می داد و با نام حق کاپیتولاسیون نامیده می شد و حمله مستقیم به شخص شاه دستگیر و با وساطت گروهی از مراجع تقلید آزاد شد، اما پس از آن به ترکیه و سپس شهر نجف در عراق تبعید شد.
او تا زمان ترک نجف از طریق کویت و با کمک دولت فرانسه به مقصد پاریس درمهر ماه 1357 در عراق زندگی کرد.
آبت الله خمینی در خمین به دنیا آمد و پدرش در 5 سالگی در نزدیکی اراک کشته شد و دوره نوجوانی خود را در زمانه پرتلاطم جنگ جهانی اول پشت سر گذاشت.
روز 12 بهمن ماه 1357 آیت الله خمینی ( 1368 - 1291) که به عنوان رهبر انقلاب در ایران شناخته می شد، پس از گذراندن پانزده سال دوران تبعید از پاریس به تهران آمد و پس از خروج شاه از ایران در 26 دی ماه همان سال فرایند فروپاشی حکومت پادشاهی در ایران به آخرین مرحله خود نزدیک شد.
آیت الله خمینی با تکیه بر شبکه سنتی روحانیت رهبری یگانه انقلاب را به دست گرفت..
آیت الله خمینی در 13 مهرماه 1357 در پی فشار دولت ایران به دولت عراق به کویت رفت و از طریق کویت با مساعدت دولت فرانسه به پاریس رفت و در نوفل لوشاتو در حاشیه پایتخت فرانسه به فعالیت خود علیه رژیم شاه ادامه داد.
برخلاف انتظار شاه و بسیاری از ناظران، حضورآیت الله خمینی در پاریس به معرفی جهانی او به عنوان رهبر انقلاب کمک کرد.
او در آنجا با همکاری هوادارانی که از ناراضیان ایرانی مقیم فرانسه بودند و گروهی از هواداران انقلاب که از سراسر اروپا به پاریس رفته بودند ازطریق گفت وگو با رسانه ها و برگزاری منظم جلسات سخنرانی به بیان دیدگاه ها و مواضع خود پرداخت.
آیت الله خمینی همچنین با استفاده از امکانات ارتباطی مناسب میان تهران و پاریس به طور منظم متن سخنان و بیانیه های خود را به تهران می فرستاد.
در تهران خروج شاه براعتماد به نفس و امیدواری کسانی که در تظاهرات خیابانی شرکت می کردند، افزود و لحن شعارها و خواسته های مردم علیه شاه شدتی بیشتر و شعارهای مبنی بر ضرورت مبارزه مسلحانه با حکومت طرفداران بیشتری یافت.
آیت الله خمینی با تکیه بر شبکه سنتی روحانیت و بر اساس حمایت گروه های وسیع مردم که بنا بر اعتقادات مذهبی به صفوف مخالفان پیوسته بودند، رهبری یگانه انقلاب را به دست گرفت.
عباس عبدی کارشناس مسایل ایران که در سال های پیش از پیروزی انقلاب از رهبران جنبش دانشجویی طرفدار آیت الله خمینی بوده است، به بخش فارسی بی بی سی گفت:"حذف همه نیروهای سیاسی توسط شاه و پس از کودتای 28 مرداد ماه تقریبا امکان حضور هر نیروی سیاسی دیگری را از بین برده بود و آیت الله خمینی که هم به عنوان مرجع شیعی مورد اعتماد مردم بود و هم از پیگیری و قاطعیت و سازش ناپذیری در مخالفت با شاه برخوردار بود، تنها کسی بود که می توانست جریان انقلاب را رهبری کند."
"گروه های ملی و گروه های چپگرای مخالف شاه عملا امکان دیگری جز تن دادن به رهبری آیت الله خمینی نداشتند."
به گفته آقای عبدی گروه های ملی و گروه های چپگرای مخالف شاه عملا امکان دیگری جز تن دادن به رهبری آیت الله خمینی نداشتند.
اردلان عطار پور نویسنده و از فعالان انقلاب در سال های پیش از پیروزی می گوید انقلاب به دلیل فعالیت نیروهای مذهبی به تدریج ماهیت ضد غرب و ضد تجدد پیدا کرد و با چنین ماهیتی رهبری انقلاب نمی توانست به دست کسانی جز روحانیت قرار گیرد.
به گفته او نیروهای چپ بنا بر تحلیلی که از سوی بیژن جزنی - از رهبران گروه های چپ که در سال 54 در زندان اعدام شد - مطرح شده بود، پذیرفته بودند که رهبری جنبش می تواند در دوره ای به دست نیروهای سنتی ضد شاه باشد و نیروهای متمایل به حزب توده هم با توجه به معادلات بین المللی ترجیح می دادند از رهبری موجود حمایت کنند.
گروه ها و احزاب ملی گرا در پی انتخاب شاهپور بختیار به نخست وزیری از سوی شاه دچار دوگانگی شده بودند و مخالفت شدید آیت الله خمینی با هرگونه مذاکره با بختیار آخرین بخت نیرو های ملی گرای طرفدار اصلاحات در چارچوب قانون اساسی حکومت پادشاهی را از بین برد.
آیت الله خمینی پس از آنکه طی یک هفته به دلیل آنچه از سوی او بستن فرودگاه ها توسط دولت اعلام شد امکان پرواز به تهران نیافت، سر انجام عصر روز 12 بهمن به تهران آمد و مورد استقبال میلیون ها نفر از مردم تهران و سراسر ایران قرار گرفت که به تهران آمده بودند.
روحانیون و بازاریان تهران یک ستاد استقبال از رهبر انقلاب را سازمان داده بودند و آیت الله خمینی مستقیما از فرودگاه به قبرستان بهشت زهرا رفت و در آنجا در یک سخنرانی بر ضرورت محو همه نشانه های تمدن شاهنشاهی در ایران و بر افراشتن آنچه بیرق اسلام خواند تاکید کرد .
باراک اوباما قبل از آنکه برنده انتخابات آمریکا شود به افغانستان رفت و از نزدیک با حامد کرزی دیدار کرد
تاکنون غرب تلاش می کرد تا تنش روزافزون در روابطش با افغانستان را تا حد ممکن پنهان نگه دارد. هرچند که دیر زمانی است که ادبیات سیاسی آقای کرزی در برابر غربی ها تند و بی پروا بوده است.
گویا آمریکایی ها در دوران باقی مانده از ریاست جمهوری جورج بوش به مصلحت ندیدند تا تغییری جدی در روابط خود با دولت افغانستان ایجاد کنند، از همین جهت رویکردی محتاطانه تری در برابر تندی های آقای کرزی در پیش گرفته بودند.
اما حالا به نظر می رسد که تغییری که آقای اوباما به مردم آمریکا وعده داده است در افغانستان نیز منجر به تغییراتی خواهد شد که گفتگوی اداره اوباما با رقیبان و منتقدان آقای کرزی را می توان اولین گام علنی و عملی در این راه به حساب آورد.
حامد کرزی نخستین رئیس جمهوری منتخب افغانستان با حمایت همه جانبه غرب و آمریکا به قدرت رسید و از او انتظار می رفت تا نظامی بسازد که جایگزین رژیم طالبان شود و افغانستان را بسوی ثبات و نظامی مردمسالار و قانونمند رهبری کند.
بعد از هفت سال به نظر می رسد این خواسته ها در حد توقع مردم افغانستان و متحدان دولت آقای کرزی برآورده نشده است و افزون بر این از دید بسیاری از متحدین غربی او، "فساد و بی کفایتی دولت افغانستان به اندازه شورشیان طالبان در بی ثباتی مزمن این کشور نقش دارد".
هرچند آقای کرزی نیز بارها گفته است که متحدان بین المللی او نیز در مواجه شدن افغانستان با وضعیت موجود نقش دارند و فساد نیز به گفته آقای کرزی در نهاد های بین المللی کمتر از ادارات دولتی افغانستان نیست.
ظاهرا مردم افغانستان نیز همچون آقای کرزی از کشور های کمک کننده به افغانستان نا راضی اند و می گویند حضور آنها فقر را کاهش نداد، نا امنی را کمتر نکرد و در یک کلام سبب تغییر محسوسی در زندگی آنها نشد.
دلایل و عوامل وضعیت کنونی هرچه باشد، نتیجه آن تنش در رابطه دولت کنونی و متحدان آن است، اگرچه آقای کرزی برای جلب توجه و حمایت جامعه بین المللی راه های متفاوتی را در پیش گرفت. اما به نظر می رسد که این تدابیر تا هنوز نتوانسته است اثرمثبتی به دنبال داشته باشد.
دولت افغانستان برای بهبود وضعیت امنیتی، مدتی از راه های مختلف تلاش کرد تا طالبان را به پای میز مذاکره بکشاند و در این راه تا تضمین امنیت ملا عمر رهبر طالبان پیش رفت.
در مبارزه با فساد، تاکنون ادارات متعدد مبارزه با فساد در ساختار دولت ایجاد شده است، در گوشه و کنار کشور عده ای به جرم فساد بازداشت و محاکمه شده اند، همه این تدابیر برای ترمیم تصویر خدشه دار دولت و بهبود وضعیت در پیش گرفته شده است، اما اکثر آنها در حد انعکاس رسانه ای باقی مانده است و روی برنامه های نسبتا اساسی، بصورت بریده از هم و پراکنده کار شده است و کمتر به دوام برنامه ها و رابطه سازمانی برنامه های با یکدیگر فکر شده است.
شاید به همین دلیل است که دست کم احساس می شود شماری از برنامه ها نیمه کاره و نافرجام رها شده اند. شاید بسیاری از این اقدامات، واکنش آنی به فشار جامعه جهانی بوده است که با فروکش کردن فشار ها برنامه ها نیز از یاد رفته است.
نیویورک تایمز به نقل از دستیاران آقای اوباما وضعیت در افغانستان را آشفته و درهم و برهم توصیف کرده بود. وزیر خارجه اوباما نیز در نخستین اظهاراتش دولت آقای کرزی را "دولت تخدیر" خطاب کرد. این اظهارات نشان می دهد که رابطه تنش آلود میان متحدان دیروز ، آمریکا و دولت آقای کرزی، عریانتر و بیشتر می شود.
در مقابل، آقای کرزی نیز تلاش دارد تا اهرم های فشار تازه ای خلق کند تا در نهایت متحدانش را از حمایت احتمالی رقیبانش بازدارد. انتشار نامه ای از سوی آقای کرزی به سران کرملین برای جلب حمایت روس ها، سفر معاون دوم دولت به ایران و رسانه ای کردن دریافت سلاح از منابع غیر غربی، می تواند در همین زمینه قابل بحث باشد.
هنوز مشخص نیست فشارهای جدید رئیس جمهوری افغانستان تا چه حدی بر متحدانش اثری بگذارد که نتیجه آن به نفع آقای کرزی و تیمش باشد، بدون شک اگر آقای کرزی بتواند غرب را به نحوی به چالش بکشد که در نتیجه آنها را مجددا وادار به حمایت از خود و تیمش کند، شاید بتواند با تاکیدی که به تغییر استراتژی در مبارزه با تروریسم دارد وضعیت را به نحوی تغییر دهد که هم وضعیت بهبود یابد و هم خود حمایت غرب و آمریکا را در انتخابات بعدی داشته باشد.
اما از سوی دیگر بعید نیست که این رفتارها به دست مایه خوبی برای رقیبانش برای بی اعتبار کردن بیشتر او نزد غربی ها بدل شود و در نتیجه متحدان آقای کرزی بیشتر و بیشتر از او فاصله بگیرند.
از همکاران دیروز آقای کرزی عده اندکی در کنار او مانده اند. زلمی خلیلزاد، سفیر پیشین آمریکا، دیگر از جایگاه و نفوذ سابقش برخوردار نیست، علی احمد جلالی وزیر سابق داخله و اشرف غنی احمد زی وزیر سابق مالیه اکنون به رقیبان و منتقدان جدی آقای کرزی بدل شده اند.
وضعیت بگونه ای است که اگر آقای کرزی مصمم است تا در قدرت بماند باید تصمیم های دشواری بگیرد. مبارزه جدی با فساد، که در واقع می توان گفت مبارزه با افراد و شبکه های قدرتمند در درون دولت است، دستگیری قاچاقبران عمده مواد مخدر، و اصلاح و تغییر در اداره ای به شدت آلوده به فساد، کمترین توقعی است که واشنگتن از آقای کرزی دارد.
هنوز تصویر کامل رابطه آقای کرزی با غرب بعد از انتقال قدرت در واشنگتن نمایان نشده است. هرچند که آقای کرزی در برآوردن انتظارات غرب توفیق چندانی نداشته است، اما رقیبان مطرح او نیز به غیر از تکیه بر نقاط ضعف و ناکارآمدی دولت کرزی برگ برنده ای در دست ندارند؛ به خصوص که تمام آنان خود عضو دولت کرزی بوده اند و هر کدام به نحوی در خلق وضعیت فعلی نقش داشته اند. توانایی های شخصی آنان نیز چندان نسبت به آقای کرزی متفاوت نیست.
تمرکز غرب روی یافتن جایگزین برای آقای کرزی بدون خلق سیستمی که توان هضم واقعیت های افغانستان را داشته باشد نمی تواند بن بست فعلی را بشکند. وضعیت فعلی نباید تنها به حساب شخصی آقای کرزی گذاشته شود، بلکه سیستم اداری که بعد از سقوط طالبان در افغانستان ایجاد شده است نیز باید مورد ارزیابی قرار بگیرد و در جهت تکامل آن کار شود.
سیستم سازی و یافتن مدیر کار آمد در بستر نامساعد سیاسی و فرهنگی افغانستان "بزرگ ترین چالش" پیش روی آمریکا است.
سیستم سازی و یافتن مدیر کار آمد در بستر نامساعد سیاسی و فرهنگی افغانستان "بزرگ ترین چالش" پیش روی آمریکا است.
این ممکن نیست مگر با مطالعه گسترده اشتباهات هفت سال گذشته و بررسی قسمت زیاد آن، فراتر از حوزه کاری افراد و چهره های مشخصی که در این هفت سال نقش داشته اند.
هرچند که کم کم غربی ها گویا به این نتیجه رسیده اند که نباید از افغانستان توقع بالایی داشته باشند، اما آنچه این روزها در ایالت سرحد پاکستان رخ داده است، نشان می دهد که ایجاد ثبات در افغانستان گزینه ای انتخابی نیست بلکه کلید موفقیت سیاست غرب در سطح منطقه است.
آن چه که رویکرد جدید در سیاست های دولت افغانستان در مورد غرب و روسیه خوانده شده، از موضوعهایی بازتاب یافته در روزنامه های چاپ امروز کابل است.
روزنامه هشت صبح با اشاره با نزدیکی حکومت افغانستان با روسیه، در مطلبی نوشته است که حامد کرزی، رئیس جمهوری این کشور به "سیاستی قدیمی نزدیک می شود که سر سردار داوود خان را برباد داد."
به باور نویسنده مطلب، آقای کرزی می خواهد سگرت/سگار آمریکایی را با گوگرد/کبرت روسی روشن کند، کاری که محمد ظاهر، شاه پیشین افغانستان می خواست با آن از دو ابر قدرت آمریکا و شوروی پیشین استفاده "حد اکثر" کند.
به نظر نویسنده، دولت افغانستان "پاره ای از سیاست ها و اشتباهات" گذشته این کشور را دوباره به اجرا می گذارد. نویسنده به این نظر است که روسیه نمی تواند با فرستادن چند فروند جنگنده نیازمندی های نظامی، اقتصادی و بین المللی افغانستان را برآورده کند.
روزنامه پیمان نوشته که آقای کرزی ظرف چند ماه اخیر از حمایت غرب ناامید شده و به همین دلیل بحث "روسیه و روسیه گرایی" را مطرح می کند، که به تعبیر نویسنده ناشی از "شتاب زدگی" در سیاستهای دولت افغانستان است.
روزنامه ضمن این که "هفت سال تجربه ناکام غربی ها در افغانستان" را مورد انتقاد قرار داده، نوشته است که مردم افغانستان هم به دلیل این که وضع زندگی شان بدتر از گذشته شده از حمایت غربی ها ناامید شده اند.
پیمان همچنین به این باور است که دولت مردان افغان با آگاهی از این که روسیه نمی خواهد با حضور ناتو و آمریکا در افغانستان خود را درگیر جنجالی بزرگ کند، قصد دارند از روسیه استفاده ابزاری کنند.
اما روزنامه دولتی انیس تاکید کرده است که افغانستان حق دارد با کشورهایی که نیازمندی های دفاعی این کشور را پاسخ گوید، قرارداد تهیه تجهیزات نظامی امضا کند.
انیس در سرمقاله خود همچنین نوشته است که افغانستان برای دفاع از خود به ارتشی متوازن با ارتش های کشورهای همسایه نیاز دارد.
روزنامه تاکید کرده است که ارتش افغانستان باید با جنگ افزارهای پیشرفته مجهز شود تا بتواند "آشوبگران داخلی و خارجی" را سرکوب کند و در اعاده ثبات در افغانستان نقش فعالی داشته باشد.
انیس همچنین جامعه جهانی را مورد انتقاد قرار داده است که ارتش افغانستان را در مقایسه با ارتش عراق کمتر مورد توجه قرار داده و وسایل و منابع مالی کمتری در اختیار آن گذاشته است.
اصلاح دیگر روزنامه دولتی ممنوعیت پخش برنامه های شبکه های تلویزیونی افغانی از طریق شبکه های کیبلی/کابلی در ایالت سرحد پاکستان را مورد انتقاد قرار داده است.
دولت پاکستان روز پنجشنبه گذشته، 3 دلو/بهمن این ممنوعیت را اعلام کرد و به دنبال آن رسانه ها و مقامهای دولت افغانستان واکنشهای نسبتاً تندی نشان دادند.
اصلاح نوشته است که هنوز هم در پاکستان محافلی هستند که "با کج اندیشی" جلو پخش برنامه های تلویزیون های افغانی را می گیرند. روزنامه از دولت پاکستان خواسته است که این ممنوعیت را بردارد.
روزنامه افغانستان با توجه به گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی در باره مرگ و میر مادران در افغانستان، نوشته که دولت مکلف به تامین دسترسی مردم، به ویژه زنان به خدمات درمانی است.
به نوشته روزنامه در حال حاضر "روستاهای دوردست و حتی بسیاری از شهرها" در افغانستان از امکانات لازم بی بهره است. روزنامه انتقاد کرده است که اگر دولت حق دسترسی مردم به خدمات بهداشتی را نادیده بگیرد، تامین دیگر حقوق و نیازهای مردم از سوی دولت هم "شعاری بیش نیست."
باراک اوباما در نخستین پیام خود به عنوان چهل چهارمین رییس جمهور ایالات متحده آمریکا بر زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آمریکا و پس منظر جهانی آنها تاکید کرد.
او بر همسانی در برابر قانون، تحکیم آزادی های مدنی و تعمیم دموکراسی در سطح جهان تاکید کرد و آموزش درس های تاریخ و تجارب ناشی از آن را برای جهان امروز از نیازمندیهای مهم برشمرد.
رویکرد جدید، امیدواری و تشریک مساعی، از مهم ترین عناصر گفته های آقای اوباما به مسلمانان جهان بود. وی از اینکه آمریکا، بار سنگین دشمنی با دیگران را حمل نخواهد کرد، سخن گفت، اما در برابر نفرت انگیزان، کلام صریح وجدی داشت.
وی در بخشی از اظهاراتش نیز بر ادامه و ازدیاد حمایت های آمریکا به افغانستان، تقویت روند امنیت پروری و مبارزه قاطع در برابر هراس افکنی در افغانستان، تاکید کرد.
اما آقای اوباما در عین حال پیامی شدیدالحن برای دولت هایی که کارایی ندارند و دچار فساد اداری هستند، را با خود داشت.
سخنرانی آقای اوباما در سه عرصه مهم، به نحوی در بر گیرند? مسایل مربوط به افغانستان بود. نخست در چارچوب راه های جدید آمریکا در برخورد با مسلمانان جهان، دوم به عنوان جایگاه مهم جنگ مقابله با دشمنان آمریکا و سوم به عنوان دولتی که از نبود ادار? سالم و نبود حاکمیت قانون رنج می برد. بدین ترتیب افغانستان اگر از یک سو مورد حمایت قرار گرفت، از دو سوی دیگر مضمون سفارشات جدی از رهبری جدید ایالات متحده تلقی گردید.
این اظهارت می تواند در چارچوب تغییر استراتژی کاخ سفید در قبال بسیاری از مسایل جهانی از جمله مسایل افغانستان، تعبیر شود.
باراک اوباما در یکی از گفت و گوهای تلویزیونی اش با شبکه خبری سی ان ان نیز به ضرورت حمایت افغان ها در شکلگیری یک دولت کارا و تخصصی سخن گفته بود.
سفر جو بایدن معاون رییس جمهور آمریکا به افغانستان (کمی قبل از تحلیف رسمی او به عنوان معاون آقای اوباما) و واکنش های وی پیرامون ظرفیت پروری نظام سالم در این کشور نیز گوا? روشن این پیام جدی است. این در حالیست که حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان، در یکی از سخنرانی های اخیرش در کابل، جامع? بین المللی را به تعمیم فساد اداری در افغانستان متهم دانست.
از فیصله نام? کنفرانس پاریس از یک سو، و در رویکردهای جدید سازمان ملل متحد و اتحادی? اروپا از سوی دیگر و حالا هم درتحولات جدید ایالات متحد? آمریکا، بحث ادار? سالم در افغانستان مورد توج? جدی قرار گرفته است.
دیدگاه تحلیلی به این پیام ها به وضاحت نشان می دهد که جهان به عنوان حامی تحولات و توسعه در افغانستان، پیام مشخصی برای رهبران سیاسی این کشور دارد.
جوهر این پیام برای دولتمردان امروز و فردای افغانستان را حاکمیت و ادار? سالم که در برگیرند? نظام کارای خدماتی، ایجاد فرهنگ ارجحیت و حاکمیت قانون، شفافیت، حسابدهی، حقوق بشر و دموکراسی می باشد، شکل می دهد؛ که البته گذر زمان می تواند تحقق آن را چه در صحنه تعامل آمریکا با افغانستان و چه در صحنه داخلی سیاسی افغانستان بیشتر نشان دهد.